بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم که وقتی روشنش میکردیم


رسما رم میکرد و علاوه بر صدا و ویبره میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه


بعد بابام همش منو مامور میکرد اینو نگه دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره


دقیقن حس اون کارگرایی رو داشتم که آسفالت رو سوراخ میکنن !