وبلاگicon

ابزار رایگان وبلاگ

جک بازار

جک بازار

جک ها خنده دار

اعتماد به نفس

خدایا تو که به من خوشگلی دادی... خوشتیپی دادی... خوش زبونی دادی... خوش برخوردی دادی.... همه چی دادی... 

خو یکم اعتماد به نفسم میدادی چی میشد؟؟ !!!


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ali haghir

افزایش سرعت اینترنت

کابل مودم را خم کنین ،اینترنت پشت سیم جمع میشه

بعد یهو کابل رو ول کنین بعد می بینین که

اینترنت با فشار میاد تو مودموتون

*تذکر*   سیمو زیاد نگه ندارین

ممکنه اینترنت فشارش خیلی زیاد شه،سیم بترکه

اونوقت کف اتاقتون اینترنتی میشه!


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ali haghir

300سال

ﺍﮔﻪ ﻣﺎم ﻣﺜﻞ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﮐﻬﻒ ﺑﺨﻮﺍﺑﯿﻢ ﻭ ﺳﯿﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷیم: 





ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺳﺮﯾﺎﻝهای : 
ﻋﻤﺮ ﮔﻞ ﻻﻟﻪ،عموپورنگ ، هشدار برای کبری ۱۱ و پرستاران در حال پخشه! 
عمو قنادم هنوز داره می گه : یه دست و جیغ و هورا ا ا ا ا ا ا ا ا ا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ali haghir

لجباز

رضا شاه به زور میخواست چادر رو از سر زن ها برداره 
هیشکی زیر بار نمیرفت 
حالا میخوان به زور چادر سر زن ها بکنن بازم کسی زیر بار نمیره ! 
یعنی لجباز تر از زنها تو کهکشان پیدا نمیشه 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ali haghir

a10a

دختره اسم پروفایلش گذاشته A10A 
بعد از تحقیقات عظیم محققان دریافتند 
اسمش آتنا بوده!!!!!! 
الله اکبر!! 
استیون هاوکینگ چنین نبوغی نداره بخدااااا! :-)


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ali haghir

انیشتن

به زودی انیشتن رو از تو گور بلند میکنن میگن بگو عضو قلم چی بودم! 
والله بخدا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ali haghir

قطعه

طرف زبونش می گرفته می ره کارمند 118 می شه

بعد یه روز یکی زنگ می زنه شماره یه جایی رو می خواسته وقتی می خواسته بهش بده میگه:

دیدَد و دَد و دید،   دیدَد و دَد و دید

بعد یارو میگه نفهمیدم، می شه شمرده تر بگی

اونم میگه:

دیدَد و دید،  دیدَد و دید،  دیدَد و دید

میگه : من که نفهمیدم. حالا بذار بدم دوستم..بعد وقتی به دوستش میده،، طرف(یعنی اونی که لکنت داشته) میگه:

دید، دید، دید، دید، دید، دید


دوستش بر میگرده می گه:

!!!اینکه قطعه!!!!

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ali haghir

کتاب

۵ ساعت یه بند پای نت بودم هیچیم نشد ...

تا کتابمو باز کردم

گشنم شد

کلیه هام به کار افتاد

خوابم گرفت

حالت تهوع گرفتم

و....

 کم مونده بود سرطان بگیرم که ...

دیگه کتابمو بستم !

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ali haghir

بنزین

پسری عاشق دختری بود دختر همیشه به او جواب رد میداد ..

یه شب پسر تصمیم گرفت عشق خودشو ثابت کنه به دختره گفت یا مال من باش یا خودکشی میکنم دختره سر حرفش بود و باز هم جواب رد داد ...

پسر بعد از شنیدن جواب منفی به خودش بنزین تزریق کرد و تا چند هفته به کما رفت بعد از مدتها بهوش اومد همون روز دختر رو بالای سرش دید که به ملاقاتش اومده بود 

دیگه عشق اون پسر به نفرت تبدیل شده بود 

چاقوی جراحی رو برداشت تا دختر و بکشه 

تو راه رو بیمارستان دونبال دختر میدوید تا آخر سالن بیمارستان دختره رو گرفت.......

آقا تا چاقو جراحی رو برد بالا که بزنه به قلب دختره یهوپسره بنزین تموم کرد حالا پمپ بنزینم اون نزدیکیا نبود هیچی دیگه هیچکسم تو این گرونی بهمون بنزین نداد دختره خیلی شانس اورد .......


خلاصه خدارو شکر به روح هیچ اعتقادی ندارم

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ali haghir

رکعت

مورد داشتیم امام جماعت بین رکعت دوم و سومشک داشته؛ تقاضای ویدیو چک کرده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ali haghir

ابزار نظر سنجی