وبلاگicon

ابزار رایگان وبلاگ

بایگانی تیر ۱۳۹۳ :: جک بازار

جک بازار

جک ها خنده دار

۲۱۹ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

دین

حیف نون ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﻫﻤﺴﺎیه ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺧﻮﺩ رﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺭآﻭﺭﺩ،ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺎﻡ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺷﺎﻡ ﻣﺨﺘﺼﺮﯼ ﺟﻠﻮﯼ ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ.

ﻫﻤﺴﺎیه یهودی ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ : ﻣﮕﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎﺗﻮﻥ ﻏﺬﺍ ﻫﻢ ﻣﯿﺪﯾﻦ؟

حیف نون: ﺑﻠﻪ ﻣﯿﺪﯾﻢ ﺣاﺠﯽ! ﻣﮕﻪ ﺷﻣﺎﻫﺎ ﻧﻤﯿﺪﯾﻦ؟

ﯾﻬﻮﺩﯼ : ﺧﯿﺮ.

حیف نون ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﯾﻬﻮﺩ ﻣﺸﺮﻑ ﺷﺪ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
ali haghir

مخفف

خارجی ها با مخفف کردن

short massage send

 به SMS خواستن به دنیا بگن که خیلی تنبلن، ولی ما با مخفف کردن SMS به S جای بحث نذاشتیم براشون!


خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای loud out laugh (یعنى بلند خندیدن) مثلا خواستن بگن ما خیلی مبتکریم، مخیم و اینا... 


اما قهرمانان ایران زمین با ابداع "خخخخخخخ" به جای (خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خدا خیرت بده!) برای هزارمین بار ثابت کردن هنر نزد ایرانیان است و بس...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ali haghir

دیب!!!

 میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟

 کارمند داروخونه می گه:

 دیب دیگه چیه؟

 یارو جواب می ده: دیب

 دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

 کارمنده می گه: والا ما

 تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟

 یارو می گه: بابا دیب،

 دیب!

 طرف می‌بینه نمی فهمه،

 می ره به رئیس داروخونه می گه.

 اون میآد می پرسه: چی

 می‌خوای عزیزم؟

 یارو می گه: دیب!

 رئیس می پرسه: دیب دیگه

 چیه؟

 یارو می گه: بابا دیب

 دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.

 رئیس داروخونه می گه:

 تو مطمئنی که اسمش دیبه؟

 یارو می گه: آره بابا.

 

 خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟

 رئیس هم هر کاری می‌کنه،

 نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.

 یکی از کارمندای داروخونه

 میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.

 فکر کنم بفهمه

 این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.

 رئیس داروخونه که خیلی

 مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع

 برش داره بیارتش.

 می‌رن اون کارمنده رو

 میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

 یارو می گه: دیب!

 کارمنده می گه: دیب؟

 یارو: آره.

 

 کارمنه می گه: که این

 ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟

 یارو میگه: آره،

 همونه.

 کارمند میگه: داریم! چطور

 نفهمیدن تو چی می خوای!؟

 همه خیلی خوشحال شدن که

 بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی

 یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.

 همه جمع می شن دور اون

 کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟

 کارمنده می گه: دیب!

 می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه

 چیه؟

 می گه: بابا همون که این

 ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!

 رئیس شاکی می شه و می

 گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟

 کارمنده می گه: تموم شد.

 آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!

 .

 .

 .

 *دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه* :D

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

ازدواج الاغ و آهو

میگن قدیم قدیما تو یه جنگل آهو خیلی خوشگل بود . یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش. پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد. اونم چه ازدواجی شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.حاکم پرسید : علت طلاق؟چیست؟آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: آبروم پیش همه رفته , همه میگن شوهرم حماله.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عین طویله است.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.حاکم پرسید:دیگه چی؟آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی , تو مثل مانکن ها می مونی.حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟ الاغ گفت: آره.واقعا راست میگهحاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.من الاغم حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

قبر بغلی

امروز رفتم سر قبر پدربزرگم دختره اومد رو قبر بغلی نشست بعد برگشت به من گفت فوت کردن؟ گفتم پ نه پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

خنگول دیوونه!!!

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻫﻤﺴﺮﺵ از ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﻧﻮﺷﺖ : ﻣﻦ ﺧﻮﻧﻪ رو ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ !!!

ﺷﻮﻫﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪ ، بعد ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖ ، ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ هنگام ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ : ﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺎﺳﺎمو ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺎﻡ ، ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﻓﺪﺍﺕ ﺷﻢ !!! ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﻮﺭشو ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ، ﺍیشاله ﺩﯾﮕﻪ ﺭﯾﺨﺘﺶ ﻭ ﻧﺒﯿﻨﻢ ، ﮐﺎﺵ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪمش ﺑﺎ ﺗﻮ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﺪﻡ. ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ، ﻣﻦ ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﯿﺸﺘﻢ. ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ…
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ میمرد ﻭ ﭘﺮﭘﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭼﯽ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﻧﻮﺷﺘﻪ ؟!
ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﺧﻨﮕﻮﻝ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ، ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﭼﭙﺖ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮد! ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻮﻥ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ…

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

مهندس

همسایمون صدام زده میگه مهندس!

میگم جونم؟

میگه تو که تعمیرکار موبایلی

بیا یه نگاهی به ماشین لباسشویی ما بنداز ببین میتونی چیزی ازش بفهمی؟؟؟

من :|

لباسشویی :|

همسایه :)

موبایل :|

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

جالب (ریاضی)

یک عدد بین 1 تا 9 انتخاب کنین. ضرب در 3 کنین حالا بعلاوه 3 کنین بازم ضربدر 3 کنین. الان دورقم عدد بدست امده رو با هم جمع کنین.هر چی شد الگوی شما تو زندگیتونه.

1-ادیسون

2-ناپلئون

3-مارادونا

4-چایکو فسکی 

5-انیشتین

6-ال پاچینو

7-گاندی

8-گراهام بل

9-جک بازار

10-کوروش کبیر

  باورش سخته اما این وبلاگ الگوی خیلی هاست... نیشخند

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

تصادف



ﻋﺮﻭﺱ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ
ﻣﯿﮑﻨﻦ … ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ
ﺍﻣﺎ ﻋﺮﻭﺱ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﺮﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍ :
ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ
ﺑﻮﺩﻩ .. ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻓﻮﺭﯼ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻤﺖ ﺩﮐﺘﺮﻩ ﻭ ﺟﻮﯾﺎﯼ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻧﻮ
ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺸﻪ … ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺘﻮﻥ
ﺗﻮ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺁﺳﯿﺐ ﺷﺪﯾﺪﯼ
ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﻢ . ﻧﺨﺎﻋﺶ
ﻫﻢ ﺁﺳﯿﺐ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻓﻠﺞ ﺷﺪﻩ …
ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﺵ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ
ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﯾﺮﺷﻮ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﮕﻦ ﺏ
ﺫﺍﺭﯼ ﻣﻮﻫﺎﺷﻢ ﺑﺰﻭﺩﯼ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ …

ﻫﻤﯿﻨجوری ﮐﻪﺩﮐﺘﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ 

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻗﺎ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﮐﻢ ﮐﻢ
ﺑﺪﻧﺶ ﮐﺮﺥ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ
ﺣﺎﻟﺖ ﯾﻬﻮ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ؟؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ … ﺯﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﻭﻝ
ﻣﺮﺩ

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

اینترنت


اینترنت ایران پر سرعت ترین اینترنت جهانه .....
ولی خستس.....میفمهی....خسته

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
به اسم فنچولک

ابزار نظر سنجی