وبلاگicon

ابزار رایگان وبلاگ

جک :: جک بازار

جک بازار

جک ها خنده دار

۱۳۷ مطلب با موضوع «جک» ثبت شده است

با اون 5000 تومنی که گرفتی میخوای چیکار کنی؟؟؟؟؟

ایرانسل ساعت ۷ صبح :

تنها با ۵۰۰تومان برنده خودروی بی ام و باشید

ایرانسل ساعت ۲ ظهر :

تنها با ۲۵۰تومان از تیم محبوبتان حمایت کنید

ایرانسل ساعت ۱۲ شب :

شما یک آهنگ پیشواز رایگان برنده شدید

هنوز دیر نیست برای شرکت در قرعه کشی. تنها با ۱۰۰ تومان !

ایرانسل ساعت ۴ صبح :

به من بگو با اون ۵۰۰۰تومنی که امروز از بابات گرفتی میخوای چیکاااااار کنی لامصب ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

آیفون یا سامسونگ

من یه سوالی ذهنمو درگیر کرده با این مضمون که :

با گوشی سامسونگ هم میشه جلو آینه عکس گرفت ؟ یا فقط باید آیفون باشه ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

دختر است دیگر …

دختر است دیگر …

بعله از اتاق فرمان اشاره میکنن که پسر است ، فقط شبیه دختراست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

معرفت را از هندوانه آموختم

ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ

ﻫﯿﭻ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﺎﺻﯽ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻩ ، ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﻮﺩﻣﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ یاد بگیرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

خط منزل

ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﻟﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﮐﺠﺎﯾﯽ ؟

ﭘﺴﺮ : ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ! ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ …

ﺩﺧﺘﺮ : ﻣﻦ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﻢ

ﯾﻪ ﮐﻢ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺟﺪﯾﺪﺕ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﺨﻮﺭﻩ !

ﭘﺴﺮ : ﻣﺜﻼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﭻ ﺑﮕﯿﺮﯼ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : آﺭﻩ !

ﭘﺴﺮ : ﺍﻭﺳﮕﻮﻝ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺧﻮﻧﻪ !

ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﺮﺩ ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

1 ساعت

ﺍﻭﻝ ﺧﻂ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ ۱ﻧﻔﺮ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﭘﺮ ﺷﻪ

بعد ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﮔﻔﺖ :

ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻣﺎ ۱ﺳﺎﻋﺘﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻤﺎﯾﯿﻢ !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

قبل و بعد دعوا

پسرا و دخترا تا وقتی با هم خوبن به هم میگن

دیونه ، غلط کردی ، بیشعور ، خُل و…

به محض اینکه دعواشون میشه میگن :

شما خودت فرمودی ، نخیر آقای (خانم) محترم ، حضرتعالی

منظورتون چی بود ، هر جور میلتونه ، خواهش میکنم و…

کلا این چه فازی محسوب میشه ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

عاشق خدا

قل مراد عاشق خدا میشه، یه مسجد می‌کشه که از توش یه تیر رد شده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

اسب بخار

 
قل مراد زمستون میره بیرون؛ 
یه اسب میبینه که از دماغش بخار میاد پیش خودش میگه : پس اسب بخار که میگن اینه !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

امام رضا

قل مراد  میره مشهد پیش امام رضا میگه : یا امام جعفر قاسم، چطور دلشون اومد با شمشیر بزنن تو فرقت، کی زهر ریخت تو غذات، در قلعه خیبر رو چطوری کندی، چطور همه ی عمرت رو تو زندون تونستی بگذرونی، حالا کی ظهور میکنی؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ali haghir

ابزار نظر سنجی